دل نوشته عاشقانه ای از maryam
خدایا..چن وقته ؛چن وقت ک چه عرض کنم خیلی وقته شب وروزم معلوم نیس.بیخودی بغض میکنم بیخودی گریه میکنم ..بایهتلنگرکوچیک..بایه اسم ..بادیدن عکس دونفره..خدایا خواهش میکنم بهش بفهمون ک دلتنگشم..عاشقشم..دیوونشم..خودت میدونی ک حسی که من بهش دارم ن هوسه نه چیزدیگ..پس اجازه بده باهاش باشم اجازه بده همه چی جورشه ک ماکنارهم باشیم یه روز بشه ک همو دیدیم بخندیم نه گریه
نظرات شما عزیزان:
![](/weblog/file/img/m.jpg)
که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره...
به کسی توجه نمی کنه...
از کسی خجالت نمی کشه...!
می باره و می باره...
اینقدر می باره که آبی شه...
آفتابی شه...!
کاش می شد مثل آسمون بود...
کاش می شد وقتی دلت گرفت،
ایقدر بباری که آفتابی شی
بعدش هم که انگار نه انگار
که بارشی بوده...!